محل تبلیغات شما

انتشارات سطر و قلم



قررارداد  مشارکتی
در قرارداد مشارکتی پدیدآورنده و ناشر با مشارکت هم به چاپ کتاب می پردازند و هزینه های نشر را با توافق یکدیگر متقبل می شوند و همچنین در سود و زیان شریک هستند. این نوع قرارداد بسته به نظر پدیدآورنده و ناشر ممکن است به طرق مختلف بسته شود.ممکن است هزینه های نشر نصف شود و بعد از فروش کتاب ها سود آن به نسبتی با هم تقسیم  شود یا اینکه تمام هزینه های نشر را پدیدآورنده می دهد ( قرداد سرمایه گذاری پدیدآورنده ) و ناشر فقط حق النشر خود را می گیرد و تمام سود فروش کتاب ها نصیب پدیدآورنده می شود. ممکن است ناشر متعهد شود و پخش و فروش اثر را به عهده بگیرد یا اینکه هیچ تعهدی نسبت به فروش و پخش کتاب ها ندهد. مطلب مهم این است که در بستن قرارداد به نکات زیادی باید توجه کرد.

قرارداد درصدی ( حق التالیف )

در این نوع قرارداد بین ناشر و پدیدآورنده توافق می شود که درصدی از قیمت کتاب  به عنوان حق تالیف به مولف داده شود.عدد این درصد بسته به توافق مولف و ناشر دارد ولی به صورت رایج چیزی بین 5 تا 15 درصد می باشد. هرچه مولف مشهورتر و کتاب های آن پرفروش تر باشد این درصد بالاتر است. سهم مولف به این صورت محاسبه می شود. قیمت پشت جلد کتاب ضرب در تیراژ آن ، به عنوان مثال کتابی با قیمت 8000 تومان و چاپ باتیراژ 2000 با توافق 8%  حق التالیف به صورت زیر محاسبه می شود.    

      حق التالیف مولف  160000 = 10%  *   16000000  = 2000 * 8000


قرارداد واگذاری کتاب ( خرید اثر توسط ناشر )

در قرارداد واگذاری کتاب که قرارداد خرید اثر توسط ناشر هم نامیده می شود، کتاب پدیدآورنده برای همیشه به ناشر واگذار می شود . با عقد این قرارداد مبلغ توافقی که تابع هیچ فرمول خاصی نیست و بسته به اثر پدیدآورنده، پدیدآورنده و ناشر دارد به او پرداخت می شود. پس از آن پدیدآورنده هیچ حقی نسبت به ناشر ندارد تنها اینکه ناشر باید کتاب را با ذکر نام پدیدآورنده چاپ کند . در این قرارداد تصمیم گیرنده در مورد آن اثر تنها و تنها ناشر می باشد و باید دقت داشت که هیچ مبلغ دیگری بابت چاپ های مجدد به پدیدآورنده پرداخت نمی شود و پدیدآورنده نیز حق فروش آن اثر را به ناشر دیگر و چاپ آن را ندارد.


هر سفر دور و درازی بااولین قدم آغاز می شود.» بسیاری از افراد در ابتدای مسیر نوشتن، انتظارات نامعقولیاز خود دارند. آنها فکر می کنند اولین متن هایی که مینویسند، باید خیلی خوب از آبدربیاید. در حالی که بهبود در هر کار و مهارتی به تدریج حاصل می شود. مثلا اگر شمامی خواهید عادت ورزش روزانه را در خود ایجاد کنید، باید از مقدار و زمان کم وحرکات ساده شروع کنید. سپس هر هفته به مقدار و شدت آن بیفزایید و حرکات را پیچیدهتر کنید. همزمان با این تغییرات تدریجی، حتی سبک زندگی و تغذیه شما نیز تغییر میکند. 

در فرهنگ ژاپنیها اصطلاحی به نام كایزن» وجود دارد که به معنای بهبودمستمر است. آنها از این مفهوم در زمینه صنایع خودشان مانند صنعت خودروسازی استفادهکرده اند و به پیشرفت های قابل توجهی رسیده اند. بهبود مستمر، امری کاملا امکانپذیر و سهل است و همان طور که گفتیم ژاپنی ها در عمل از آن جواب گرفته اند. چرا مااز این روش در نوشتن سود نبریم؟! شما نیز که اهل نوشتن هستید، برای رشد نگارش خودمی توانید با بهبود مستمر به نتایج خوبی برسید. اگر هر روز فقط ۱٪ پیشرفت داشتهباشید، پس از ۶۰ روز، ۶۰ درصد نگارش شما بهتر می شود و این جریان رو به رشد همچنانادامه خواهد داشت. مزیت این روش، آن است که انرژی کمتری را به صورت متناوب در بازهزمانی بیشتری مصرف می کنید و بدون فشار و خستگی، به نتایج قابل ملاحظه ای میرسید.نوشتن نیز همچون بسیاری هنرها انتهایی ندارد و یک نویسنده می تواند در ابعادمختلف رشد کند و مهارت هایش را توسعه دهد، مانند: افزایش خلاقیت؛ نوشتن در ژانرهاو سبک های متنوع و خلق آثار بیشتر. همچنین به مرور شما با تمرین، سبک شخصی خود راپیدا می کنید، میسازید و آن را ارتقا می دهید. این کار هم در طول زمان و با بهبودمستمر امکان پذیر است. مفهوم بهبود مستمر با مفهوم اثر مرکب بسیار شباهت دارد.دارن هاردی در کتاب اثر مرکب» یک فرمول جادویی برای موفقیت به ما می آموزد: انتخابهای کوچک و هوشیارانه + پایداری + زمان = تفاوتهای بنیادین برداشت پاداش ها و نتایجفراوان» یکی از جالب ترین نمونه های اثر مرکب را در طول تاریخ، برخی زندانیان بهما نشان داده اند. آنها با سوهان کشیدن روی میله ها  یا قاشق قاشق کندن خاک زیرپایشان توانستند طی چند سال راه فراری برای خودشان ایجاد کنند. اثر این تلاش هایکوچک، اما مستمر آنها نهایتا باعث آزادی و خروجشان از زندان شد. شما نیز می  توانیداز فرمول اثر مرکب برای رشد نگارش خود استفاده کنید. منظور از انتخاب های کوچک و  هوشمندانه این است که شما هر روز کار کوچک و قابل اجرایی برای نوشتن انجام دهید.با  استقامت در انجام این کارها و جمع شدن تأثیرات آنها در طول زمان، اثر مرکبساخته میشود که  بسیار بزرگ و قدرتمند است. شاید در ابتدا انجام تمرینات روزانهنوشتن، کار کوچکی به نظر

 برسد، اما به مرور تفاوت های بنیادینی ایجاد می کنند کهنتایج بزرگی را در پی دارند. به نظر شما نویسنده چرا باید خلاق باشد؟ سادهترین پاسخ این است که چون او فقط برای خودش  نمی نویسد! بلکه او می نویسد تا باانسانها ارتباط برقرار کند و هر چه تعداد مخاطبانش بیشتر  باشد، موفق تر است. افزایشخلاقیت و تنوع در نویسندگی، متن را جذاب تر می سازد، طیف خوانندگان را گسترده ترمی کند و تأثیرگذاری آن را بالاتر می برد. خوشبختانه خلاقیت امری ذاتی نیست، بلکهکاملا اکتسابی است و خودتان می توانید در را به روی آن باز کنید. البته گاهی هم باید خودتان را به خلاق بودن وادار کنید. لازمه ایجاد خلاقیت و رشد آن، تغییر نوعنگاه و زاویه دید نسبت به هر چیزی است. با طرح پرسش در برخورد با هر پدیده ای، شکلدیگری را هم برای آن تصور کنید. برای خلاق شدن به کمی شهامت و جسارت هم نیازدارید. مثلا در سبک زندگی تان تغییراتی ایجاد کنید؛ به استقبال تجربیات تازه ایبروید؛ کتابهای متفاوتی بخوانید؛ سعی کنید با افراد متنوعی آشنا شوید؛ و به جاهاییکه ندیده اید سفر کنید.


از جمله کارهایی که خلاقیت را در وجودتان بیدار میکند، میتوان به موارد زیر اشاره کرد:

 پیاده  روی و گردش در طبیعت؛ تماشای فیلم، تئاتر وآثار هنری؛ انجام کارهای هنری و استفاده از دستها، انواع بازی و سرگرمی، برداشتآزاد از هر پدیده و اثر هنری؛ تکنیک طوفان با بارش فکری؛ استفاده از مهندسی مع.عادت کردن به یک نوع فرم و محتوا در نوشتن و تکرار آن، باعث میشود نویسنده به مرورخوانندگان خود را از دست بدهد.

 پس هر نویسنده ای برای ادامه فعالیتش به خلاقیت ونوآوری نیاز دارد. این خلاقیت می تواند در فرم، محتوا، ژانر ادبی (نوع) و سبک او بروز پیدا کند. سعی کنید به روز باشید و به موضوعات نخ نما و کلیشه ای نپردازید. اما اگر می خواهید درباره موضوعات قدیمی بنویسید، این کار را با نگاهی خلاقانه و ادبیاتی امروزی انجام دهید. به نویسندگان حرفه ای نگاه کنید. آنها هیچگاه خود را محدود نمی سازند جستارنویسی می کنند؛ نمایشنامه و داستان کوتاه مینویسند، گاهی نقد کتاب و فیلم مینویسند؛ و حتی شعر میسرایند. شما نیز بهتر است خودتان را به یک ژانر یا قالب محدود نکنید، زیرا خلاقیتتان کاهش می یابد. البته خلاقیت در نوشتن تنها منحصر به ادبیات داستانی نیست و در آثار غیرداستانی هم می توان خلاقانه عمل کرد. در اینجا به عنوان نمونه به کتاب هنرمندانه بقاپید» نوشته آستین کلئون اشاره می کنیم که اتفاقا موضوع آن نیز خلاقیت است. او در این کتاب در مورد ۱۰ چیز صحبت می کند که هیچ کس درباره خلاق بودن به شما نگفته است همان طور که قبلا گفتیم، نیمکره راست مغز ما مسئول خلاقیت و هنرهای غیر کلامی است. پس باید حین نوشتن این نیمکره مغزتان فعال باشد و از قابلیتهای آن به خوبی بهره ببرید. مثلا هر چقدر بتوانید در متن خود، حواس پنجگانه خواننده را بیشتر درگیر کنید، موفق تر خواهید بود. همچنین استفاده از تمثیل، تصاویر، داستان گویی و حتی چند بیت شعر، متن شما را از حالت یکنواخت خارج می کند و جذابیت و تأثیرگذاری آن را بالاتر می برد.


آخرین جستجو ها

lمسجد صاحب الزمان(عج) تازه آباد جنگاه شهرستان سیاهكل قفسه‌: نقد و نگاه من به کتاب‌هایی که خوانده‌ام Qafase.IR وب برندینگ | سایبر برندینگ « وبلاگ شخصی ابراهیـم طهمـاسبـی شاه منصـوری » - .•°¤*.•°¤*(شـــهــر خـــیـــالــــی مــــن)*¤°•.*¤°•. - toidulglugcons pinkcodeshop April's life liboxdeni هنرمندان